وسعت یا عمق | معرفی کتاب

نام کتاب: وسعت یا عمق

تعداد صفحات: ۳۳۳ 

نویسنده: دیوید اپستین

مترجم: عرفانه محبی جهرمی

ناشر: ترجمان علوم انسانی

تاریخ چاپ نسخه ی ترجمه شده: ۱۳۹۹

داستان من و کتاب

می­ نویسم تا زنده بمانم.

می­ نویسم تا خودم را بهتر بشناسم.

می­ نویسم تا جهانی که در آن زیست می­ کنم را بهتر بفهمم.

می ­نویستم تا …

اصلا برای چه می ­نویسم؟ که چه بشود؟ کدام گره از زندگی مردم جهان باز شود؟ کار من مثل یک مخترع نیست که مانند غول چراغ جادو سر سفره­ ی مردم بنشیند و خواسته­ های چندین و چندساله ­شان را برآورده کند. اختراع من منحصر به کلمات است. ناهید عبدی می­ گوید دنیای پر کلمه دنیای بهتری است اما من هنوز هم نمی ­توانم ربط این موضوع را برای کسی که هیچ شناختی از نوشتن ندارد توضیح بدهم. احساس می کنم هر چقدر هم توضیح دهم بی­ فایده است و در نهایت یک نگاه گیج و بی­ احساس نصیبم می­ شود.

خب باید چه کنم؟ نوشتن را کنار بگذارم چون کسی مرا نمی­ فهمد؟ گاهی احساس می­ کنم فقط شمار معدودی از آدم ­ها که مزه­ ی کلمات را چشیده ­اند مقصودم را درک می­ کنند. بعد با خودم می­ گویم مگر تو کسی که در پالایشگاه­ های نفت یا در معدن کار می­ کند را می­ فهمی؟ مگر سر از کار او در می ­آوری؟ تو هم برای او یک شاگرد خنگ و بی­ احساس هستی که ممکن است توضیح دادن برایش اتلاف وقت محسوب شود.

ای کاش کسی بود که میان من که می ­نویسم و او که در معدن کار می ­کند ربطی پیدا کند. مثل ریل راه آهن که از این سر شهر تا آن سر شهر برای تبادل کالا می­ کشند. من چگونه او را درک کنم وقتی سر از کارش در نمی­ آورم؟ او هم همینطور. خب وقتی همه­ مان کله ­هایمان زیر برف باشد و مشغول کندن زمین زیر پای خود باشیم چگونه می­ خواهیم از اوضاع و احوال دیگران باخبر شویم؟

 نویسنده ی کتاب وسعت یا عمق می گوید هم به پرندگانی نیاز هست که بر بلندای آسمان پرواز کنند و هم به قورباغه­ هایی که در جزئیات زمین کاووش کنند. یعنی همان متفنن ­ها و متخصص­ ها. می­ دانم الان بازار متخصص شدن داغ است و همه طرفدار آن هستند تا در کاری متخصص شوند و آنان که استعداد و شوق این کار را دارند صف کشیده­ اند اما چه کسی به داد متفنن ها برسد؟ همان­ هایی که مثل پرنده از این شاخه به آن شاخه می ­پرند تا همه چیز را رصد کنند و هیچ چیز از نظرشان پنهان نماند؟ خب مطمئنن برای آن­ها هم باید جایگاه به خصوصی باز کرد. این­ ها همان کسانی هستند که میان من و شما یا شما و من پلی ارتباطی می سازند. متفنن­ ها شاید سطحی به نظر برسند اما به خوبی آگاه هستند که چه اشتراکاتی میان حرفه من و شما وجود دارد و می­ توان از آن به عنوان فرصتی طلایی بهره برد.

این کتاب چه کمکی به شما می کند؟

کتاب وسعت یا عمق همین شناخت را به شما می ­دهد که ابتدا متخصص ­ها و متفنن­ ها را بشناسید، اینکه هر کدام چه مزایا و معایبی دارند. همچنین خودتان را بهتر بشناسید و خصوصا اگر پی بردید جز دسته­ ی متفنن­ ها هستید از اینکه متخصص نیستید ناراحت نباشید. هر چند یک میانه­ ای هم این وسط وجود دارد که بعضی از ما در این راه قدم برمی داریم. در کنار شغل و حرفه ­ی خاصی که در آن متخصص هستیم با چند شاخه­ ی جدا از حرفه­ ی خودمان هم آشنایی داریم یا حتی در آن حرفه چند سال کار کرده ایم مثل پزشکی که شاعر هم هست. اما به طور معمول و در حالت کلی هر کدام از ما به یکی از این دو طرف تمایل بیشتری داریم (متخصص شدن یا متفنن بودن). این کتاب می­ تواند راهنمای خوبی برای شناخت پیدا کردن نسبت به هر دو گروه باشد، متخصص ­ها و متفنن­ ها.

این کتاب چه کمکی به معلمان می کند؟ 

این کتاب هر چند به طور مشخص به معلمان اشاره نمی کند اما به شکل غیرمستقیم به آن ها کمک می کند. بعضی دانش آموزان مثل قورباغه ها مشغول کاووش کردن و بعضی مثل پرندگان در حال پرواز کردن هستند. کتاب هیچکدام از این دو گروه را برتر از دیگری نمی داند اما به ما یادآوری می کند که داشتن وسعت هم به اندازه ی عمق اهمیت دارد. همین موضوع سبب می شود دانش آموزانی را که از این شاخه به آن شاخه می پرند و دوست دارند چیزهای مختلفی را تجربه کنند بهتر درک کنیم. از طرفی دنیای دانش آموزانی را که در یک حیطه متمرکز هستند وسعت ببخشیم.

در لینک زیر متنی را با الهام از همین کتاب درباره ی یادگیری نوشتم:

دانش آموزان را در یادگیری محدود نکنیم

در ادامه پاره ­ای از این کتاب را می ­خوانیم:

روان شناسان راه های متنوعی برای دستیابی به قله های موفقیت برشمرده اند، اما رایج ترین آن ها گذراندن دوره تجربه اندوزی است؛ همراه با ساختاریافتگی اندک و تعدادی درس و تجربه طیف وسیعی از سازها و فعالیت های مختلف، و تازه پس از آن محدود کردن تمرکز و افزایش ساختارمندی و حجم تمرینات.

او می­ گوید که یک شخصیت T شکل است، شخصیتی که وسعت دارد؛ در مقابل شخصیت I شکل که فقط عمق دارد، چیزی شبیه به پرنده ها و قورباغه­ های دایسون.

ماجرای پرنده­ ها و قورباغه­ های دایسون چیست؟

دایسون می گوید: “پرنده ­ها در بلندای آسمان پرواز می­کنند و چشم ­اندازی وسیع را تا افق­ های دور از نظر می گذرانند. آن­ها به مفاهیمی علاقه­ مندند که پیوند دهنده تفکر ما به یکدیگر هستند و مسائل گوناگون مربوط به بخش­ های مختلف چشم انداز را گرد هم می آورد. قورباغه ها در گل و لای آن پایین زندگی می کنند و فقط گیاهانی را می بینند که در همان نزدیکی رشد می کنند. از جزئیات خاص لذت می برند و مسائل را یکی یکی حل می کنند. دایسون به عنوان یک ریاضی دان خود را قورباغه می داند، اما خاطرنشان می کند” اینکه بگوییم پرنده ها از قورباغه ها بهترند چون نگاه گسترده تری دارند، یا قورباغه ها از پرنده ها بهترند چون نگاه عمیق تری دارند احمقانه است.” او می نویسد جهان هم گسترده است و هم عمیق. قورباغه ها و پرنده ها باید با یکدیگر کار کنند تا بتوانند جهان را کشف کنند.”

 

 

به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *