چرا با بعضی کتاب ها ارتباط نمی گیریم؟

 

شاید تا به حال برای شما هم پیش آمده باشد که نتوانسته اید با بعضی کتاب ها ارتباط خیلی خوبی برقرار کنید. بارها برای خود من هم پیش آمده که با بعضی کتاب ها ارتباط خیلی خوبی نگرفتم. انگار حلقه ای مفقود میان من و آن کتاب هاست که بین مان فاصله می اندازد. معمولا این دسته از کتاب ها را به کندی یک لاک پشت می خوانم. مثلا یک زمانی کمتر سراغ ادبیات کلاسیک ایران می رفتم چون برقراری ارتباط با آن برایم دشوار بود. مقصود نویسنده را درک نمی کردم.

پیشنهاد من برای درک بهتر چنین کتاب هایی این است که:

۱ ) اگر کتابی را خوب نمی فهمیم به یک بار خواندن آن اکتفا نکنیم. بعضی کتاب ها لازم است چندین بار خوانده شوند. معمولا بار اولی که کتابی را می خوانیم، قسمت هایی از آن را از دست می دهیم.

۲ ) گاهی به این دلیل بعضی کتاب ها را نمی فهمیم که کم کتاب خوانده ایم. هر چقدر سبد مطالعاتی مان پر و غنی تر باشد، فهم کتاب ها برایمان آسان تر می شود.

در پایان، جمله زیبایی که در برنامه کتاب باز در ارتباط با همین موضوع شنیدم را بازگو می کنم:

“اگر کتابی را خواندیم و نفهمیدیم اشکالی ندارد. نفهمیدن هم بخشی از پروسه ی خواندن است. نفهمیدن بخشی از این جهان است. قرار نیست همه چیز را بفهمیم، قرار هست به درون آن برویم و چیزهایی را نفهمیم اما ادامه بدهیم.”

به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *